تاریخ انتشار: ۰۰:۰۱ - ۳۰ مهر ۱۴۰۳
رویداد۲۴ بررسی می‌کند:

فشارهای چهار جانبه بر پزشکیان | دولت در برابر فشار جبهه پایداری، انتقاد رای‌دهندگان و بحران بین‌المللی چه برنامه‌ای دارد؟

ظاهرا دولت تمایلی به ابلاغ قانون حجاب و عفاف در شرایط حاضر ندارد. ارزیابی دولت به طور طبیعی این است که اجرای این قانون در این شرایط برخلاف آنچه تفکر پایداری می‌گوید، نه تنها چهارپنجم مشکلات را حل نمی‌کند، بلکه گره کوری بر روابط دولت و ملت می زند.

فشارهای چهار جانبه بر پزشکیان | دولت در برابر فشار جبهه پایداری، انتقاد رای‌دهندگان و بحران بین‌المللی چه برنامه‌ای دارد؟

رویداد۲۴ | داوود حشمتی: این روزها دولت و مسعود پزشکیان روزهای سختی را تجربه می کنند. آنها از چند زاویه مختلف تحت فشار شدید مخالفان و حامیان قرار دارند که در نهایت می‌توانند روند تصمیم‌گیری دولت را مختل کرده و یا آنها را دچار سردرگمی و یا انفعال کند. از سوی دیگر این فشارها می‌تواند باعث تقابل میان روسای سه قوه و یا تقابل مسعود پزشکیان و مردم شود. این فشارها عبارتند از: 

اول: فشار برای اجرای قانون حجاب

تاکنون دولت اقدام به ابلاغ قانون حجاب نکرده است. از همین رو وقتی سخنگوی شورای نگهبان با پرسشی در مورد حجاب روبه رو شد، توپ را به زمین مجلس انداخت و گفت: «مصوبه عفاف و حجاب برای طی کردن مراحل بعدی خود، در اختیار مجلس است.» براساس قانون در صورتی که دولت یک قانون را در مهلت مقرر برای اجرا ابلاغ نکند، مجلس می تواند آن را به دستگاه ها ابلاغ کند. این روند پیشتر هم سابقه هایی داشته است. خصوصا در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که میان او و لاریجانی اختلافات زیادی بروز کرده بود، برخی از قوانین مجلس را احمدی نژاد قبول نداشت اما لاریجانی آن را شخصا ابلاغ می کرد. 
اما مشخص نیست این بار هم این اتفاق بیفتد. اگرچه جریان نزدیک به جلیلی در مجلس به دنبال ابلاغ این قانون و فشار بیشتر به جامعه و پزشکیان است، اما طبیعتا در شرایطی که کشور در سایه حمله احتمالی اسرائیل قرار دارد، اجرای چنین قوانینی آب ریخت به آسیاب دشمنی است که اتفاقا تلاش دارد مردم ایران را در مقابل حکومت قرار دهد. گفتنی است که حتی ابراهیم رئیسی هم نسبت به این قانون نقدهایی داشت و تمایلی نداشت تا قبل از انتخابات دور بعدی ریاست جمهوریش فشارهای اجتماعی را افزایش دهد. تندروهای مجلس تلاش می‌کنند مسئولیت و هزینه آن را برعهده خود پزشکیان و یا قالیباف بیندازند که تاکنون موفق نشدند.

دوم: انتقاد موافقان

دولت پزشکیان درحالی به قدرت رسید که کمتر از ۵۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کردند و در مرحله اول حتی ۶۱ درصد از مردم حاضر به حضور در پای صندوق رای نبودند. این میزان مشارکت زنگ خطری بود برای سست شدن پایه های روابط حکومت و ملت. اما بعد از انتخابات دولت پزشکیان به جای آنکه به خواسته‌های مجموعه ۶۰ درصدی که دور اول رای ندادند و ۱۰ درصدی که به پزشکیان رای داده بودند توجه کند، به خواست های کسانی توجه کرد که کمتر از ۱۵ درصد از جمعیت ایران را دارند.

شعار وفاق برای دولت زمینه‌ای شد برای اینکه بیشتر از آنکه به دنبال رضایتمندی حامیان خود و احیانا افزایش میزان پایگاه اجتماعی خودش باشد، به فکر تعامل و راضی کردن رقیب حرکت کند. اما متاسفانه ارزیابی غلط دولت اینجا بود که فکر می‌کرد موافقان دولت انتقاد را آغاز نخواهند کرد. موافقان دولت معتقد بودند که رای دادند تا دیگر لازم نباشد اعضای نزدیک به رقیب و یا دولت قبل  را در مناصب دولتی ببینند. آنها تغییر کارگزاران دولتی را بدون هیچ خشونت و تنها با ریختن رایشان به صندوق دنبال می کنند و براین باورند که این خواسته حداقلی آنهاست که کارگزارانی که نمی پسندند بعد از تغییر دولت از راس کار برداشته شوند. 

سوم: فشار تندروها برای حذف حامیان دولت به ویژه ظریف

جریان مخالف دولت و حامی سعید جلیلی که در انتخابات اخیر شکست خورده و یکی از اصلی ترین عوامل شکست خود را فعالیت محمد جواد ظریف در انتخابات می داند. آنها از سه جنبه تلاش می کنند به دولت فشار وارد کنند تا ظریف را از دولت اخراج کنند. الف: ظریف را عامل شکست خود در انتخابات می بینند و قصد انتقام دارند. این وجهه از انتقام بیشتر شخصی است. ب: به لحاظ گفتمانی ظریف را در تقابل با گفتمان خود می بینند. ارزیابی آنها این است که تا وقتی گفتمان ظریف در جامعه زنده است و نفس می کشد، گفتمان جلیلی از سوی اکثریت مردم طرد می شود. بنابراین باید ظریف را زد و حذف کرد. ج: اگر دولت به فشارها برای حذف ظریف تن بدهد، در واقع تندروهای مجلس توانستند دولت را در موقعیت ضعف قرار دهند. لذا می توانند در مورد سایر افراد که تمایلی به حضور آنها در دولت ندارند هم اقدام کنند. به عبارت روشنتر آنها از ظریف در این امر به عنوان یک نماد استفاده می کنند تا با حذف او حساب کار دست مابقی افراد آمده باشد.

چهارم: فشارهای بین‌المللی و درگیری منطقه‌ای

کاملا واضح بود که پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات جریان افراطی اسرائیل را ناراحت و نگران می کند. اما سند این ناراحتی را «گایل تالشیر»، استاد علوم سیاسی در اسرائیل که با اعضای ارشد نهاد نظامی اسرائیل در تماس است به روزنامه واشنگتن‌پست ارائه کرده و گفته است: «تیم نتانیاهو از انتخاب اخیر مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب ایران، که سیگنال‌هایی از تمایل به احیای مذاکرات هسته‌ای با غرب داده است، نگران است.» 
از سوی دیگر واضح بود که مساله حزب‌الله و جنوب لبنان موضوعی نیست که برای ایران ساده و کم اهمیت باشد. روندی که از ابتدای اکتبر امسال اسرائیل در جنوب لبنان در پیش گرفت، به نحوی بود تا تلاش کند ایران و آمریکا را تا پیش انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا رودر روی یکدیگر قرار دهد. اما به نظر میرسد دولت بایدن تاکنون در مقابل این خواست نتانیاهو مقاومت کرده است. با این حال همچنان مسعود پزشکیان و دولت او تحت فشار سنگین این درگیری‌ها قرار دارد. 

در مجموعه این فشارها می تواند آسیب جدی به مجموعه دولت در ایران وارد کند. تلاش تندروها برای حذف ظریف و اجرای قانون حجاب در شرایط حاضر، می تواند به کمک پروژه فشار خارجی از سوی نتانیاهو بیاید و شکاف میان حاکمیت و ملت را افزایش دهد. 


بیشتر بخوانید:

رفتار عجیب تندروها؛ اصرار به تصویب قانون حجاب در اوج تقابل با اسرائیل! | روزنامه اصلاح‌طلب: چرا فقر و فساد و تبعیض را با یک قیام و قعود حل نمی‌کنید؟

خوابی که پایداری‌چی‌ها برای پزشکیان دیده‌اند؛ خلع از ریاست جمهوری! | نماینده تهران: ظریف برکنار نشود به دستگاه قضایی شکایت می‌کنیم

دولت بر سر دورراهی پایگاه اجتماعی خودش یا باج دادن به رقیب| آیا «وفاق» اسم مستعار عقب‌نشینی دربرابر رقیب بازنده است؟


دولت تمایل و اراده ای برای ابلاغ و اجرای قانون حجاب و عفاف در شرایط حاضر ندارد. برخلاف تفکر جریان پایداری اجرای این قانون نه تنها چهارپنجم مشکلات را حل نمی کند بلکه ارزیابی دولت به طور طبیعی این است که اجرای این قانون می تواند گره کوری بر روابط دولت و ملت باشد. با این حال تندروها قصد دارند به هر طریق ممکن اهداف خود را عملیاتی کنند. از این کار دو هدف را دنبال می کند: اول فشار اجتماعی به مردم و دوم فشار مردم به دولت. برای آنها مهم نیست که ممکن است جامعه در پس اجرای چنین قوانینی در شرایط حاضر در تقابل با کل نظام قرار بگیرد. برای آنها مهم نیست که رای دهندگانی که در حدفاصل دور اول و دوم انتخابات تلاش شد از ۴۰درصد به ۴۹ درصد برسد، ریزش کنند و بار دیگر انتخابات با مشارکتی حتی زیر ۳۰ درصد برگزار شود.

اگر قرار باشد به این موضوع بدبینانه نگاه کنیم، باید گفت که هدف شاید همین باشد تا مجموعه حاکمیت را محتاج جریان اقلیت تندرو نشان بدهند.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما